نام خانوادگی
مینوئی(مینویی) الکه
محل شهادت
ارتفاعات کانی مانگا - پنجوین عراق
یگان خدمتی
لشگر 17 علی بن ابیطالب
بسم الله الرحمن الرحیم
(وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ).
هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.
با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران این بتشکن زمان و این بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران این نائب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) این کسی که تمام رنجهای انقلاب بر دوش او بود و با وجود تمام سختیهای زیاد که وجود داشت، این انقلاب را به پیروزی رسانیده است. این کسی که هر توطئه غربیها و شرقیها را که بر آن مدتها فکر کردهاند با یک سخنرانی 10 دقیقهای تمام کید آنها را بر ملا میکرد. برای این منظور میتوان قضیه جنگ لبنان با اسرائیل را مثال زد. توطئه آنها این بود که میخواستند تمام فکر و ذکر مردم ما جنگ لبنان با اسرائیل باشد. اکثر نیروهای ما به لبنان بروند تا اینکه ما مسئله جنگ ایران و عراق را فراموش کنیم و فقط به فکر لبنان باشیم تا از عراق شکست بخوریم و عراق به اهدافی که میخواهد، برسد و انقلاب اسلامی ایران برای همیشه شکست بخورد و هیچوقت علیه آمریکا قیام نکند که خوشبختانه امام(قدس سره) با یک سخنرانی و با گفتن یک جمله که «باید از راه کربلا به قدس برسیم» توطئهی آنها را به خواست خدا از بین برد و با درود به تمامی رزمندگان راه حق که هماکنون در جبههها مردانه میجنگند و به گفته امام(قدس سره) لبیک میگویند و راه حسین(علیه السلام) را ادامه میدهند چون راه حسین(علیه السلام) راه پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برای زنده ماندن دین خدا که اسلام میباشد، است. با سلام به مجروحین جنگ حق علیه باطل. این اشخاص که شهیدان زندهی ایران هستند.
با سلام بر شهیدان زندهی انقلاب و جنگ تحمیلی شهیدانی که در درجه اول برای خدا و برای زنده ماندن دین خدا همانطور که هدف حسین(علیه السلام) بود و برای لبیک گفتن به امام(قدس سره) چون او نائب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و در درجه دوم برای دفاع کردن از وطن و ناموس مردم ایران شهید شدند. این شهیدان از جان و مال خود گذشته و آنها را در راه خدا میدهند این شهیدان که به عشق دیدار حسین(علیه السلام) و در راه سیدالشهدا(علیه السلام) شهید میشوند این شهیدانی که خدا آنها را پذیرفته است و این افتخار را نصیب آنها کرده است.
با سلام به امت شهیدپرور ایران امت شهیدپرور اسلام. این مردمی که با کمکهای نقدی و جنسی خود رزمندگان اسلام را یاری میکنند که اگر این امت نبود، انقلاب هم نبود که به رهبری امام(قدس سره) انقلاب کردند. آنها بودند که شاه را با ذلت و خواری از ایران بیرون کردند. آنها بودند که افرادی چون منافقین و بنیصدر را خوار کردهاند. آنها بودند که بر دهان آمریکا و شوری زدهاند. آنها بودهاند که توانستهاند با دادن شهید و گذشتن از مال خود تا هم اکنون جلوی جنگ تحمیلی صدام را که بازیچه و عروسک بیاختیاری است و در اختیار شوروی و آمریکا و آنها او را تحریک کردهاند تا به ایران حمله کند، بایستند و تا کنون هم پیروزمندانه مزدوران او را با ذلت و خواری از ایران بیرون کنند و انشاءالله به زودی کربلا را فتح خواهند کرد و صدام را به جزای اعمالش میرسانند و نقشه آمریکا که میخواست ایران شکست بخورد و دوباره منابع ایران را که از دست داده، به دست بیاورد از بین خواهد برد.
سلام به خانواده عزیزم و گرامیام که همچون خانوادههای دیگر من را به جبههها فرستاده تا به خواست خدا به این فیض بزرگ که شهادت است، برسم. امیدوارم که پدرم همچون پدر شهدای دیگر به شهادت من افتخار کند که فرزندش را که در راه حسین(علیه السلام) و در راه اسلام که دین خدا است، بخشیده است. هیچگونه ناراحتی به دل خود راه ندهد تا در برابر خدا بندهای محبوب و خالص و پر ارزش باشد. ای مادر عزیزم تو هم زهرا(علیها السلام) گونه باش و زهرا(علیها السلام) گونه عمل کن و توجه داشته باش که چگونه پسر او در کربلا شهید شد. تو هم کمتر غمگین باش و کمتر گریه کن تا مقامت بالا باشد و به شهادت پسرت افتخار کن و تو ای خواهرم. از تو میخواهم زینب(علیها السلام) گونه باشی و همچون حضرت زینب(علیها السلام) عمل کنی و به خودت افتخار کن چون خواهر سرباز امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستی. من تنها چیزی که از تو میخواهم این است که مادر و پدرم را دلداری دهی و نگذاری آنها غمگین باشند و این مسئولیت بزرگی است و امیدوارم که به خوبی از عهدهی این مسئولیت بر آیی و تو ای برادرم! راه من را ادامه بده و نگذار که راه من از بین برود و تو هم سعی کن که مواظب مادر و پدر باشی که کمتر غصه بخورند چون خودت میدانی که با ناراحتی آنها منافقین این دشمنان خدا این ضدانقلاب اسلامی ایران، این همکاران آمریکا خوشحال میشوند. من شکرگزار خدا هستم و خوشحالم که او من را پذیرفت که در این جنگ که اسلام مقابل کفر است، برای زنده ماندن اسلام شرکت کنم و به من این افتخار را داد تا در راه او شهید شوم.
در آخر از همهی شما میخواهم که به گفته تمامی رزمندگان اسلام این سربازان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عمل کنید و آن گفته آنها دعا در حق امام(قدس سره) و برای انقلاب است که از خدا بخواهید عمر امام(قدس سره) ما را برابر عمر خورشید قرار بده و این انقلاب ما را به انقلاب مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) متصل بکند و هیچ موقع سایه امام(قدس سره) را از سر ما کوتاه نگرداند.
شهید مهدی مینویی، در بیستم تیرماه سال 1345 در خانوادهای انقلابی و خردمند در شهر اراک، دیده به جهان گشود. عشق اهلبیت(علیهم السلام) در این خانواده فوران داشت و بدینسان نام نونهالشان را هم نام اسوه حسنه این دین مبین قرار دادند. بدین امید که لا اقل محبت و عطوفت خود را به این خاندان عروج یافته ابراز داشته و از شفاعت این قوم هدایتگر سهمی داشته باشند.
در زمانی که حاکمان ظلم عرصه زندگی را بر همگان تنگ کرده بودند و چشمان جز فساد چیزی نمیدید و گوشها جز زشتیها را نمیشنید، او با تکیه به قدرت لایزال الهی، خط امام(قدس سره) و ولایتفقیه را به جان خرید و از روزهای نخست انقلاب به مردان انقلابی پیوست.
در حالی که تازه پای به دبیرستان گذاشته بود پس از شروع جنگ تحمیلی با پوشیدن لباس بسیجی در مرحله نخست عازم گیلانغرب شد و در عملیات مطلع الفجر حضور داشت. پس از بازگشت عازم دیار نخلهای سوخته جنوب شد. او عاشق مردم و سرزمینش بود و در راه دین خدا سرانجام آن عشق الهی او را به منطقه غرب کشور کشاند.
همچنان پاکی و اخلاص در رفتارش به چشم میخورد که بسیجی گردان علی بن ابیطالب(علیهما السلام) شد و در عملیات والفجر 4 در منطقه پنجوین عراق در اولین روز از آذرماه سال 1362 شهد شیرین شهادت را نوشید. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.